او در خطبههای نماز جمعه از سربازگیری گستردهی سیدالشهدا در طول تاریخ گفت و من باز هم یاد این سرباز افتادم:
و یاد آن که جایی از قول سرهنگ نادری- که در آخرین پرواز عباس با او بود- خوانده بودم، قبل از آن که صدای انفجار شنیده شود، صدای او در کابین پیچیده بود که یک مصراع از تعزیه مسلم را زمزمه میکرد: مسلم سلامت میکند، یا حسین!
...
و یاد خیلی چیزهای دیگر که گویا تمام آنها تاییدی بر این بیت حافظ بودند:
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
***
خیلی که به خودم فشار بیاورم، مینویسم او را دوست دارم چون باورم این است که «گر بر سر نفس خود امیری مردی» و ابوالفضل خیلی مرد است، یا نه، خیلی خیلی مرد است!
اعتراف میکنم که من حتی از عباس بابایی هم نمیتوانم چیز درخوری بنویسم چه رسد به او که درجه مقبولیتش بسیار بالاست و به عنوان دلیل میشود به کلام معصومین در باره او نگاهی اجمالی انداخت:
حسینبنعلی علیهماالسلام در عصر تاسوعا آنگاه که دشمن حمله به سوی خیمهها را آغاز نمود برادر خود را چنین مورد خطاب قرار داد:
إرکب بنفسی انت یا أخی حتی تلقاهم و تسألهم عما جاءهم
جانم به قربانت برادر! سوار مرکب شو و با اینها ملاقات و انگیزه حرکتشان به سوی خیمهها را سؤال کن.
امام صادق علیهالسلام در زیارتی که به ابوحمزه ثمالی تعلیم فرموده در مورد ابوالفضل علیهالسلام میفرماید:
شهادت میدهم که تو وظیفه امر به معروف را در حد کامل انجام دادی و در این راه آخرین تلاش خود را به کار بستی، شهادت میدهم که ترس و سستی و ضعف و واهمه به خود راه ندادی و راهی را که انتخاب کردی از روی بصیرت و بینش بود که بر صالحان اقتدا و از پیامبران پیروی نمودی.
ابوحمزه ثمالی از امام سجاد علیهالسلام نقل میکند که فرمود:
خدا رحمت کند عمویم عباس را که آن روز از عهدهی آزمایش سختی که در آن قرار گرفته بود به صورت زیبایی بر آمد و با وجود خویش ایثار و جانش را فدای برادرش نمود... .
چنین مقبولیتی آدم را در توصیف او به مرز لال بودن میرساند... کاش در میان این همه صحبت از قد بالا و ظاهر او و تصاویر خیالی و زیبا(؟) از او بر پردههای بزرگ، کسی فراموشش نشود عباسبنعلی -که درود خدا بر ایشان باد- برگهی پایان ترمش را عالی تحویل داده و نمرهی چشم و ابرو نگرفته است!