سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

۲۵ مطلب در بهمن ۱۳۸۳ ثبت شده است

مقاله تحقیقی آیة اﷲ مکارم شیرازی را درباره «رمی جمرات»  خوانده اید؟ پیشنهاد مؤکد من این است که دست کم بخش نتیجه نهایی بحث آن را ببینید. مقاله این طور آغاز می شود:

یکی‌ از مشکلات‌ مهمّ حجّاج‌، مسألة رمی‌ جمرات‌ است‌; به‌ خصوص‌ در روز عید قربان‌،که‌ همه‌ برای‌ رمی‌ «جمرة عقبه» هجوم‌ می‌آورند و در بسیاری‌ از سال‌ها ضایعات‌ جانیِ بسیاری‌ رخ‌ داده‌ و عدّة زیادی‌ در اطراف‌ جمرات‌ مجروح‌، یا کشته‌ شده‌اند و بسیاری‌ از اوقات‌ سر و صورت‌ها یا چشم‌ها آسیب‌ دیده‌ است.

م. و.
۰۶ بهمن ۸۳ ، ۰۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

تصمیم گرفته ام تا جایی که برایم امکان دارد، وبلاگم را به روز نگه دارم. البته همان وقتی که این تصمیم را گرفتم هم می دانستم که فرم این به اصطلاح زندگی، کمترین نتیجه اش این است که حتی به اندازه یک پاراگراف حرف گفتنی نداشته باشم. امشب در راستای اجرای همین تصمیم مشغول انجام مقدمات نوشتن یک چیز خیلی بی اهمیت بودم (از اتفاقات به شدت روزمره) که وجدان درد گرفتم. فرض کردم که کسی به صورت اتفاقی گذارش به این صفحه بیفتد و از سر بیکاری متن کوتاه مرا بخواند.آنوقت ... آنوقت من یک کار  اشتباه انجام داده ام. عنوان این اشتباه را نمی دانم، شاید «مشارکت در اتلاف وقت یک انسان». فکر می کنم  آنهاییکه از سخنان لغو پرهیز می کنند، چیزهای الکی هم نمی نویسند! آخرین نتیجه ای هم که گرفتم این بود: با دلیل ننوشتن بهتر از بی دلیل نوشتن است (هر چند یک کلمه بیشتر  نباشد).

م. و.
۰۵ بهمن ۸۳ ، ۰۱:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

تلفنی با یک دوست قدیمی صحبت می کردم. از یکی از دوستانش(به نام M) شاکی بود. می گفت اشتباه کوچکی مرتکب شده (فکر می کنم سر قرارشان دیر حاضر شده بود) و هرچند بارها از M عذرخواهی کرده باز هم رفتار M نشان می دهد که او را نبخشیده است. اول فکر کردم فقط ناراحت است ولی بعد فهمیدم که خیلی الکی خودش را صاحب نوعی حق احساس می کند! دوستانه یادآوری کردم که بخشیدن یک وظیفه نیست، لطف است. حالا اگر کسی نخواهد به ما لطف کند، مسلما چیزی از او طلبکار نمی شویم.بعلاوه بنده شخصا هیچوقت آدمی را که مرا موظف به بخشیدن خودش بداند به دلیل اینکه با فرم خاصی و یا به دفعات معذرت خواهی کرده، نمی بخشم. اصولا معتقدم که یکی از اجزای مهم عذرخواهی صحیح این است که انسان با انجام آن برای خودش احساس ایجاد حقی برای بخشوده شدن نکند.

 قابل توجه آنهایی که به دلایل ننوشتنی مجبورند مثل X تند تند عذرخواهی کنند

م. و.
۰۳ بهمن ۸۳ ، ۲۲:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام

دوباره صبح ظهر نه! غروب شد نیامدی

پا یادداشتی

-------------

فکر می کنم کسان دیگری هم این شعر را دوست داشته اند و مثل من خواسته اند به هر قیمتی(حتی اگر قسمتی از آن را نمی دانند یا فراموش کرده اند) آن را در جایی بنویسند. به هر حال من مدلهای بسیار متفاوتی از آن را در اینترنت و روزنامه و ... خوانده یا شنیده ام و یکی ر ا به سلیقه خودم انتخاب کر ده ام! بنابراین از شاعرش بابت تحریف احتمالی پوزش می طلبم.

م. و.
۰۳ بهمن ۸۳ ، ۰۳:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امیدوارم یک روزی خودم بتوانم یک کارت نسبتا جالب بسازم. حالا موقتا این را قبول کنید و عیبهایش را به بزرگی خودتان ببخشید.

م. و.
۰۱ بهمن ۸۳ ، ۲۲:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر