سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

فرجام

جمعه, ۱۵ مهر ۱۳۹۰، ۰۵:۱۶ ب.ظ

در خبر آمده بود:

رییس کل بانک مرکزی خطاب به خبرنگاران با طرح این سوال که آیا شما می توانید بگویید که آقای خاوری بازمی گردد یا نه؟ گفت: من هم مثل شما هستم.

عنوان نامناسبی که برای خبر انتخاب کرده بودند این بود:

بهمنی: نمی‌دانم خاوری باز می‌گردد یا نه

آقای بهمنی اگر همان‌طوری که خودش گفته مثل ما باشد، می‌داند که وقتی

در برفت و در برفت و در برفت  (با اندکی دخل و تصرف در حکایت مثنوی)

برنمی‌گردد یا دست کم بنای بازگشت ندارد! آدم در چنین شرایطی قوه توجیهش چنان قوی می‌شود که دلایل واضح و مبرهن را هم با استدلال نفی می‌کند. چه رسد به این جناب که کار غیر قانونی اثبات شده‌ای و چه بسا اثبات نشده‌ای هم مرتکب نشده است. یک مصلحت‌اندیشی کوتاه مدت حکم می‌کند که پشت سرش را نگاه هم نکند. حتی در بهترین حالت ممکن نیز به دلیل برخی کوتاهی‌ها مجبور به پرداخت هزینه‌هایی خواهد بود که ظاهرا هوشمندانه از آن گریخته است. او اما به اندازه‌ای هوشمند و مصلحت‌اندیش نبود که بداند

هر که گریزد ز خراجات شهر

خارکش غول بیابان شود

۹۰/۰۷/۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
م. و.

نظرات  (۴)

علی الظاهر ایشون اونقدری "خراج" با خودش برده که لااقل تا آخر عمر مجبور به "خارکشی" نشه
پاسخ:
جیم جانم، این خارکشی غول بیابان مخصوص صاحبان ثروت یا مقام یا صاحبان ثروت و مقام هست! با اون شغل شریف خارکشی که یه قشری از مردم ضعیف در گذشته بهش اشتغال داشتن اشتباه نشه (خارکش پیری با دلق درشت/پشته خار همی برد به پشت.....داد با این همه افتادگی ام/آزادی و آزادگی ام). یه بدبختیه که دادن اون خراج پیشش هیچ هستش و من به تجربه میگم که سرنوشت گریز ناپذیریه واسه فراری ها
بله...میدونم صاحبان ثروت خارکشیشونم با بقیه فرق داره. حالا منظورت از "به تجربه " چی بود
پاسخ:
نوشته بودم اما حذفش کردم چون به نظرم اومد اگه جایی ثبت نشه بهتره! اصلا بد نیست که شما هم به جمع آوری تجربه بپردازین. از قارون زمان موسی شروع کنین و به عصر حاضر برسین...مساله اینه که مردم معمولا عادت ندارن یا براشون جالب نیست که پیگیر عاقبت این آدمها باشن. همین جا که طرف از زیر دادن خراج در رفت داستان رو مختومه می دونن.
به هر حال از دیده رفتن آدما باعث می شه دیگه در موردشون نظری داده نشه اما بعضی حرفای اونایی که جلوی چشمن یه مقداری حالت نمک برای مخاطبان  داره. دیروز از جلوی یه دکه روزنامه فروشی رد می شدم یه تیتر توجهم رو جلب کرد که به نقل از یک مسئول گفته بود: اختلاسی رخ نداده است!!!!!! نمیدونم روزنامه مربوطه در نقل خبر صادق بوده یا نه. ولی عکس العمل بعضیها دست کمی از این نداره
پاسخ:
من نمی‌دونم جدیدا کی این حرف رو زده اما از همون اولش هم بعضی‌ها گفتن اختلاس نیست که اتفاقا اون بعضی‌ها سواد اقتصادی یا حقوقیشون بیشتر از ما بود. احتمالا هم درست میگن! این رو از قول کسانی که شدت اعتراضشون بیشتر از ما هم بود شنیدم. مثلا یکی از آقایون مخالف هم همین حرف رو زده بود و اضافه کرده بود "اختلاس فعلی است از ناحیه کارمندان دولت که وجوه، مطالبات، حواله‌ها، سهام و اسناد و اوراق بها‌دار را که برحسب وظیفه به آنها سپرده شده است به نفع خود یا دیگری برداشت یا تصاحب کنند." بعد چند تا اصطلاح دیگه رو هم تعریف کرده بود و منظورش از مجموع این صحبتها که این اختلاس نیست و کلاهبرداری نیست و ... و این بود که این به قول خودش "رسوایی بزرگ" به اندازه اختلاس ساده و معمولی و تعریف شده نیست و مشکل فقط میزان هنگفتش نیست بلکه پیچیدگی هم داره. حالا واسه اینکه بدونن باعث ارتقا سواد جامعه شدن خوبه ما هم از لفظ مورد تاییدشون یعنی فساد بزرگ مالی  استفاده کنیم که کسی درس حقوق و اقتصاد برامون ارائه نده!
همیشه یه چیزی خیلی آزارم میده و اون اینه که لزومی نداره یه آدم باسواد مطابق سوادش حرف بزنه.میتونه به راحتی اصطلاحات رو با مهارت خوبی مطابق سلیقه ی شخصیش بپیچونه مگه این که یه کم با انصاف باشه...
پاسخ:
همیشه که فرصت ابراز باسوادی پیش نمیاد! بنده شخصا اگه امکانی فراهم بشه که بتونم به نوعی سواد اندک خودم رو به نمایش بذارم حتما مغتنم می شمرمش هرچند این سواد ما هیچ وقت تو جامعه مطرح نمیشه که ما بیایم اظهار فضل کنیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی