سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

Unknown

چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۸۷، ۰۹:۰۶ ب.ظ

هیچ جذابیتی برایم نداشت. با وجود این، آخرین بار که از جلوی نمایشگاه خیابانی انجمن معتادان گمنام رد می‌شدم، تقریبا به اجبار، یک دسته از بروشورها و جزوه‌هایشان را به دستم دادند. اعتراف می‌کنم که از خواندنشان پشیمان نیستم.

گویا از بین انوع متعدد معتادان،‌ فقط معتادان به مواد مخدر هستند که به صورت گروهی اقدام به ترک می‌کنند و اتفاقا نتایج خوبی نیز می‌گیرند. اولین چیزی که به ذهنم می‌رسد این است که اگر امر به معروف و نهی از منکر به درستی در جامعه اجرا شود،‌ خیلی از عادات بد و انواع دیگری از اعتیادهای رایج، به همین خوبی قابل درمان خواهند بود. مایه تاسف است که ما در جامعه  به اصطلاح پاک خودمان نمی‌توانیم کاری را که آنهای در جامعه -به اقرار خودشان- بیمارشان انجام می‌دهند، به درستی انجام بدهیم. دلسوزی و خیرخواهی و شبیه خود دانستن عناصر اجتماع و سعی جدی در بهبود آن کاری است که آنهادر انجمنشان به گونه قابل تحسینی از عهده‌اش برآمده‌اند. دومین چیزی که به نظرم رسید شاید در نگاه اول به نظر مسخره باشد اما به گمانم به عنوان یک پیشنهاد، برای کسانی که از ضعف اراده‌شان شکایت دارند قابل بررسی است: شرکت در جلسات ترک گروهی معتادان به مواد مخدر و کشف راز تقویت اراده در کسانی که به نظر اغلب ما - که دچار اعتیاد به مواد مخدر نیستیم- انسانهایی سست اراده‌اند!

۸۷/۰۴/۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
م. و.

نظرات  (۵)

سلام دهتر جان!خوبی؟‌به به!به به! خیلی خیلی کار خوبی کردی که نوشتن را آغازیدی. خرسند گردیدیم. موفق باشید بسیار. به امید دیدار
سلام ایکس جانبه نظر من ترک گروهی به این دلیل موفق است که همه با هم تلاش می کنند و هدف مشترک دارند. در حالیکه متاسفانه امر به معروف برای ما بالای گود ایستادن و شعار دادن و لنگش کن گفتن است و گاهی هم چون به خلوت رفتن کار دیگر کردن! بگذریم که چه باید باشد فعلا در فرهنگ ما امر به معروف تبدیل شده به دخالت بیجا. انگار هر کسی به خودش اجازه می دهد که خود را عقل کن و دیگران را محتاج اعمال نظر بداند. این هم نتیجه اش فقط بی اعتمادی به گوینده و لجبازیست.شاید سریال نرگس یادت باشد. نرگس شخصیت خوب قصه بود از هر نظر که فکر کنی. و آنقدر در هر کاری فضولی می کرد که ارزش حرفش از بین رفته بود بنابراین آنجا که حرفش گفتنی بود دیگر نه تنها گوش شنوایی نبود که لجبازی هم اضافه می شد. همان چیزی که در جامعه ما گذشت و می گذرد. ترک گروهی امر و نهی نیست یک تلاش هماهنگ برای هدف مشترک است و برآیند نیروهای هم جهت هم همیشه بیشتر از تک تکشان است. فکر نمی کنم در ترک گروهی کسی چوب دست بگیرد و به سر دیگران بکوبدغاقل از اینکه خودش هم معتادست .
دوست عتیقه و بسیار عزیز من! یادت هست که در شرایط امر به معروف و نهی از منکر می خواندیم: "شخص نباید خودش را عاری از گناه و مبرا از آن بداند؟" کما این که در واقع عاری از خطا هم نیست. کسی که آنجا می‌رود ممکن است معتاد به  هرویین باشد و آنکه کمکش می‌کند یک تریاکی پاک! به هر حال فکر می‌کنم اصل فرآیند اصلاح اجتماع توسط عناصر همان اجتماع -که البته خودشان را عاری از خطا نمی‌دانند و نسبت به یکدیگر دلسوزی دارند و ...- همان چیزی هست که در امر به معروف و نهی از منکر مورد نظر بوده است. اگر هم دست اجرا شود نتیجه‌اش فوق‌العاده است. منظور از امر و نهی هم -جز در موارد خاصی که به عهده حکومت است و نه مردم-چوب دست گرفتن نیست. حتی اجازه نداده‌اند که با تحقیر شخص اشتباه‌کار همراه باشد و این اصل که نباید خودت را مطلقا عاری از گناه بدانی در همین راستاست. از این‌ها گذشته وسوسه شده بودم در یکی از جلسات بازشان شرکت کنم و از نزدیک ببینم ولی در همان برشورها نوشته بود: ما معمولا می‌گوییم کسی بی‌دلیل به جلسات انجمن نمی‌آید! خلاصه این که بی‌خیال شدم اما بعضی از نشریه‌هایشان را می‌شود در همان سایت دید.
ْْْایکس عزیز من. هر چیزی اگر درست انجام می شد درست هم جواب می داد. منظور من هم دقیقا اینست که چون شرایطش رعایت نشده جواب نداده.در ترک گروهی هم اگر یک نفر نقش دکتر را بازی کند و شعار بدهد جواب نمی دهد. لا اقل من فکر می کنم جواب نمی دهد. من می گویم فرق است بین ما می توانیم و شما باید بتوانید. خیلی فرق هست در تاثیری که روی مخاطب می گذارد. اگر امر به معروف کنیم با همان شرایطی که در کتابهایمان می خواندیم بله عالی می شود ولی آنچه در جامعه ما باب است تنها امر است فقط دستور دادن و نسخه پیچیدن. خاص حکومت هم نیست که خاله جان و عمه جان هم امر می کنند!! من هم برای کوچکتر از خودم امر می کنم. و جواب هم نمی دهد.  قرار بوده هنجار باشد اما یک ناهنجار است که اپیدمی شده!! یک کنش و واکنش. فضولی و لجبازی. من مخالف امر به معروف نیستم. پرسیده ای چگونه است که ما نمی توانیم؟ جواب دادم که به نظر من راه را اشتباهی می رویم. از این صفت هم خوشم آمد!!
Dear P.H:Dیواشکی می‌نویسم : خب خیلی افت داره دیگه، نداره؟ یه معتاد پاک شده می‌تونه به یه معتاد گرفتار بگه صداقت و ...خوبه و اون می‌پذیره و خودش رو اصلاح می‌کنه و اغلب ما اگه به یه غیر معتاد دروغگو بگیم دروغ نگو هیچ اثری نداره. حالا درسته که آیت الله ادیب شدن یا ... کار آسونی نیست اما باید بریم راه و روششون رو تقلب کنیم تا من از عقده حقارت جون ندادم. چیز خوب رو باید یاد گرفت حتی از یه معتاد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی