ترینیداد و توباگو ؟- انگلیس ؟
دوستانه توصیه میکرد که: همان طوری که دیگران گاهی سعی میکنند احساساتشان را پنهان کنند، تو هم بعضی وقتها سعی کن بیاحساس بودنت را پنهان کنی! اینجانب در راستای عمل به توصیهی ایشان، از نتیجهی بازی ایران و مکزیک چیزی نمینویسم. بعلاوه برای اینکه خیلی هم به ناتوانی در درک عواطف انسانها متهم نباشم، از همدردی عمیقم با روسهای همسایه پردهبرمیدارم که بعید میدانم شما به اندازه من به درد جانکاه مسوولین آن کشور اندیشیده باشید وقتی اسم ترینیداد و توباگو را میشنوند و تنها کاری که از دستشان برمیآید این است که با تاکید روی «بزرگ» از عدم حضور کشور بزرگ روسیه در جام جهانی به مسوولین ورزش مملکتشان شکایت کنند. حتی به این هم فکر کردهام که اگر ترینیداد و توباگوییها به آرزویشان برسند و در بازی با انگلیس برنده شوند، کمی از شدت آلام دولتمردان همسایهی بزرگ کاسته میشود. نمیدانم بعد از نوشتن این مطلب امنیت جانی دارم یا نه، ولی شجاعانه اعتراف میکنم که برای من، به دلایل متعدد، نتیجهی بازی ترینیداد و توباگو با انگلیس مهمتر از نتیجهی بازی ایران و مکزیک است.
پ.ت
۱. نتیجه۰-۲ به نفع انگلیس شد. به حساب من البته ۵/۰-۲ چون گل آفسایدی ترینیداد، بدون درنظرگرفتن پرچم کمک داور، دیدنی بود.
۲. ترینیداد و توباگوییها به آرزویشان نرسیدند اما تلاششان مشهود بود. در برابر انبوه تماشاگران پر سر و صدای انگلیسی، هشتاد دقیقه نتیجهی ۰-۰ را حفظ کردند.
۳. آقای روانشناس میگفت: در تعیین نتیجهی یک رقابت خیلی فاکتورها دخیل است اما آن چیزی که تعیین ارزش میکند میزان تلاش است. یک روز رقابت بین ترینیداد و توباگو و انگلیس در فوتبال است و یک روز بین تو که در یک مدرسه معمولی جنوب شهر درس خواندهای با یک دانشآموز نازپروده و نسبتا تیزهوش مدرسهی فلان در کنکور سراسری. یک گوشهی جزوههایت بنویس: آن چیزی که تعیین ارزش میکند میزان تلاش است.