سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

نوشیدنی

يكشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۸۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ

فکر می‌کند که خیلی دلش به حال ایکس می‌سوزد. فکر می‌کنم که دلش خیلی وقت است که مرده است، چطور می‌تواند بسوزد؟

***

از فوق‌العاده بودن چایی که یک فنجانش دست من است، می‌گوید. گویا خیلی فرق دارد با چای کیسه‌‌ای ولی من متوجه نمی‌شوم. چون تقریبا در تمام مواردی که ایکس بیچاره مطلقا بی‌نظر است، یکی از بندگان خدا باید نظرش را جویا شود، آن عزیز ما هم در آن جمع صاحب‌نظر تر از من پیدا نکرد. چای، چای است دیگر! یک فنجان چای سرد و کهنه و ... را در خانه ما البته فقط من به عنوان چای قبول دارم. جوشیده و نجوشیده و دم کشیده و دم نکشیده‌اش هم برایم چندان تفاوتی ندارد. حالا او انتظار دارد نسبت به اینکه این چای را فلان مدل چیده‌اند احساس خاصی داشته باشم. هرقدر هم که میزبان محترم از این چای تعریف کند و دانشمندان ژاپنی خواص درمانی‌اش را کشف کنند، باز هم برای من یک فنجان چای، یک نوشیدنی بی‌حرارت است که البته اگر خیلی داغ باشد فقط فضای دهان آدم را می‌سوزاند. شاید اگر هوا سرد باشد، گرمای آن باعث گرم شدن آدمیزاد بشود. چای فوقش واسطه گرمای شعله آتشی که روی آن بوده‌ و کسی که آن را می‌نوشد، است. چای گرم نمی‌کند.

***

وقتی کسی وجود ندارد که دلش برایم بسوزد، خودم به حال خودم دلسوزی می‌کنم. دلم به حال خودم می‌سوزد چون ممکن است از تشنگی بمیرم.

شرابی بی‌خمارم بخش یارب    که با وی هیچ درد سر نباشد

 

۸۴/۰۸/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
م. و.

نظرات  (۴)

سنت شکنی کردی سر شب می نویسی.خیلی نسبت به چایی کم لطفی کردی . گفته باشم!
سلام! خدا نکند از تشنگی بمیری. به نظر من شما طبیعی هستی. اشکال از دیگران است. موفق باشی
ببخشید. ولی انصافا ساعات بیداریت مشکوک است ها! خوبی؟!
چقدر اینجا سوت و کور شدهxعزیز.دلم خوش بود این موقع شب اینجا آباد است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی