خطر عاشقی
پنجشنبه, ۵ آبان ۱۳۸۴، ۰۵:۵۳ ق.ظ
من که - با اجازه بزرگترها - سرماخوردهام و برای بیدار ماندن خالی هم دوپینگ فرمودم. شرط میبندم که فرشته از خماری من استفاده کرد و هر چه خواست نوشت! بعدا صدایش درمیآید. نمیدانم این بیحالی را پارسال در تقدیرم نوشته بودند یا مربوط به تقدیر امسالم بود. به خودم دلداری میدادم که به قول زینب عزیز، رابطه عاشقانه مهم است و این طور حرفها ولی کثرت جمعیتی که نامش را میبردند ذکرم را تبدیل کرده بود به «روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد» . اصلا من اگر مثل قبل، یک بنده ساده بمانم، برایم بهتر است. سالی یکبار اگر بخواهم تا این حد غیرتی شوم، جانم درمیآید (لطفا کسی بدون اجازه ایکس از این راه برای مردن استفاده نکند!). تازه امسال هوش و حواسم سر جایش نبود.
۸۴/۰۸/۰۵