سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

آرزوی صعود

يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۸۴، ۱۱:۰۵ ب.ظ

-آخرین بار شش سال پیش کوه رفتم. آنقدر بی حال شده ام که حتی فکر بالا رفتن هم از سرم افتاده است. یکبار البته به اندازه جوانی ام هوایی شدم: آن وقتی که دکتر بهرامی پیشنهاد داد دو تایی با هم برویم. حسابمان استاد و دانشجویی بود اما پیش از آن هم شانس همسفر بودن با ایشان را پیدا کرده بودم. از بهترین هاست. آن روز به یک دلیل ابلهانه گفتم«نه! مزاحمتان نمی شوم» فکر کردم چون دکتر کوهنورد است و قله فلان را با تیم کوهنوردی دانشگاه فتح کرده و یک کوهنورد حرفه ای مدالی است، نباید دست و پا گیرش شوم. من حداکثر کوهپیمایی می توانستم بکنم، نه کوهنوردی. کاش رفته بودم.

-از این پایین خسته شده ام. به بالا رفتن احتیاج دارم. این آرزوی بزرگی است. مسلما در گور تنگ من جا نمی شود. نمی توانم آن را با خودم به گور ببرم.کاش کسی کمکم کند.کمکی به اندازه دادن یک توبه. این زمین گیر بودنم وحشتناک طولانی شده است.

۸۴/۰۷/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
م. و.

نظرات  (۳)

خیلی قشنگ و با مفهموم بود.
شکسته نفسی می فرمایید
man beshedat va ourgansi donbaal-e sardabir-e louh migardam, be e-mail-e louh ke javab nemidangharaz az mozahemat: man naghdhaayi ra ke dar bareye "man- Oo" neveshteh shodeh ta 2 rooz digeh laazem daram + har harf-o hadose digehi darbaareye anmamnoun az komaket pishapish!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی