سرود مجلس جمشید
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
سرود مجلس جمشید
خلاصه آمار
بایگانی
آبان ۱۳۹۴
(۱)
مهر ۱۳۹۴
(۶)
شهریور ۱۳۹۲
(۳)
مرداد ۱۳۹۲
(۸)
تیر ۱۳۹۲
(۵)
خرداد ۱۳۹۲
(۱۰)
ارديبهشت ۱۳۹۲
(۴)
فروردين ۱۳۹۲
(۱)
بهمن ۱۳۹۱
(۱)
دی ۱۳۹۱
(۳)
آذر ۱۳۹۱
(۱)
مهر ۱۳۹۱
(۱)
شهریور ۱۳۹۱
(۵)
تیر ۱۳۹۱
(۲)
ارديبهشت ۱۳۹۱
(۱)
فروردين ۱۳۹۱
(۱)
آذر ۱۳۹۰
(۱)
آبان ۱۳۹۰
(۱)
مهر ۱۳۹۰
(۳)
شهریور ۱۳۹۰
(۵)
مرداد ۱۳۹۰
(۸)
تیر ۱۳۹۰
(۲)
شهریور ۱۳۸۸
(۱)
دی ۱۳۸۷
(۲)
آذر ۱۳۸۷
(۱)
آبان ۱۳۸۷
(۱)
شهریور ۱۳۸۷
(۲)
مرداد ۱۳۸۷
(۶)
تیر ۱۳۸۷
(۶)
خرداد ۱۳۸۷
(۶)
فروردين ۱۳۸۶
(۴)
اسفند ۱۳۸۵
(۴)
بهمن ۱۳۸۵
(۵)
دی ۱۳۸۵
(۷)
آذر ۱۳۸۵
(۳)
آبان ۱۳۸۵
(۵)
مهر ۱۳۸۵
(۴)
شهریور ۱۳۸۵
(۱)
مرداد ۱۳۸۵
(۲)
تیر ۱۳۸۵
(۴)
خرداد ۱۳۸۵
(۱۱)
ارديبهشت ۱۳۸۵
(۴)
فروردين ۱۳۸۵
(۳)
اسفند ۱۳۸۴
(۵)
بهمن ۱۳۸۴
(۱۱)
دی ۱۳۸۴
(۷)
آذر ۱۳۸۴
(۹)
آبان ۱۳۸۴
(۱۰)
مهر ۱۳۸۴
(۲۷)
شهریور ۱۳۸۴
(۳۰)
مرداد ۱۳۸۴
(۳۱)
تیر ۱۳۸۴
(۲۰)
خرداد ۱۳۸۴
(۱۷)
ارديبهشت ۱۳۸۴
(۱۴)
فروردين ۱۳۸۴
(۱۲)
اسفند ۱۳۸۳
(۹)
بهمن ۱۳۸۳
(۲۵)
دی ۱۳۸۳
(۱۴)
آذر ۱۳۸۳
(۵)
آخرین مطالب
۱۱ آبان ۹۴ ، ۰۹:۰۴
هایپیران
۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۵
ندانستن ها
۰۸ مهر ۹۴ ، ۰۱:۳۳
پوست کلفت
۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۶:۱۱
تنها وسیلهام
۰۳ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۶
اگر میتوانید...
۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۰:۰۷
یک حکم فقهی
۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۶:۱۵
جام باده
۰۹ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۲۳
آخرین پست
۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۵۶
ای کاش...
۰۳ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۲۲
شهر موشها
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
پیوندها
صندوق بیان
به یاد خواهرشان
شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۸۴، ۰۹:۴۹ ب.ظ
تجاوز پیشگان کافر تو را با شمشیرها ضربه می زدند عرق مرگ بر پیشانی مبارکت نشست و راست و چپ بدن مبارکت به تناوب انقباض و انبساط یافت و تو هنوز گوشه چشمی به سوی حرم و خیامت می گرداندی در حالی که دیگر آنچه بر تو می گذشت تو را از فرزندان و اهل بیتت باز می داشت و اسب تو از تو دور شده شیهه کشان و گریه کنان به قصد خیام سرعت گرفت همین که بانوان حرم اسب تو را بلازده و خواری رسیده دیدند و زین تو را بر آن واژگون یافتند از خیمه ها برآمدند در حالی که گیسوان شان را بر چهره ها پریشان ساخته و نقاب از چهره انداخته و سیلی بر صورتهایشان می زدند بعد از عمری عزت به ذلت و خواری گرفتار شده به سوی قتلگاه تو می شتافتند و شمر نشسته بر روی سینه تو و شمشیر تشنه اش را بر گلوگاه تو نشانده با دست پلیدش محاسن شریف تو را گرفته با شمشیر سر از بدنت جدا می کرد حواست از حرکت باز ایستاد و نفسهای شریفت نهان گشت و سر مبارکت بر فراز نیزه بالا رفت و اهل و عیالت همچون بردگان به اسیری گرفته شدند و در غل و زنجیر به بند کشیده شدند بر بالای شتران و چهره هاشان را حرارت آفتاب می سوزانید در صحراها و بیابانها به جلو رانده می شدند دستانشان با زنجیر به گردنهایشان بسته شده بود و در بازارها چرخانده می شدند پس وای بر آن گناهکاران و فاسقان
«از زیارت ناحیه مقدسه»
۸۴/۰۵/۲۹
۰
۰
م. و.
نظرات
(۲)
۳۰ مرداد ۸۴ ، ۰۰:۴۳
کمی آزادی
اسب تو شیهه کشان و گریه کنان ...پس وای بر گناهکاران و فاسقان.
۳۰ مرداد ۸۴ ، ۰۳:۴۶
شهاب
تقبل الله!
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!