سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

دعوتنامه

پنجشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۸۴، ۰۹:۱۹ ب.ظ

اینقدر احساساتی نبودم! خوب شد دو تا دستمال ته جیبم پیدا کردم که مجبور نشوم با آستینم اشکهایم را پاک کنم. خودم هم مشکوکم. شاید چیزی در چشمم رفته که نمی سوزاند ولی باعث می شود...  خوبتر این است که گوشه سالن نشسته ام و مثل خیلی وقتها کسی کنارم نیست که خیال کند دیوانه ام و ابراز تاسف کند. دومین اسم را می خوانند. اسم خودم است. یک دعوتنامه برای مکه. به خرج خودشان. چه دلچسب! از حاجیه مامان خانوم جونم وقتی روز مادر اجازه نداد حتی یک شیشه عطر برایش بخریم، قول گرفته بودم که جایزه این مسابقه را - در صورت وجود! - به عنوان هدیه روز مادر از ایکس قبول کند. آقای پدر به شوخی می گوید از هر جهت که به این مساله نگاه می کنم حق من است. می گویم به بچه ننه بودن من کسی شک ندارد!

۸۴/۰۵/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
م. و.

نظرات  (۶)

خیلی خوشحال شدم ایکس جان. مبارکت باشد. مبارک مادرتان هم باشد. خدا کند قابل انتقال هم باشد. راستش این مطلبی که از آقای پدر نقل کرده اید را نفهمیدم. گفتم شاید دیگران هم همچنین. خدا بازم خواسته اتون. خوب این یکبار دوست دارم بگم. اول. و چون اولم دوست دارم هر  کدومتون که رفتید برای من مخصوص دعا کنید. خیلی خیلی خیلی مخصوص. یه اینقدی بهم قول بده. بازم دلم خوشه. ممنونتون. باز شاید زبون شما ها رو بفهمه. من که دیگه دستم کوتاه شده. از حالا خودم رو امیدوار  اون روز که شماها رفته باشید نگه می دارم. تا هست جایزه های اینطوری باشه. تا هست کادوهای اینطوری باشه. تا هست دوستای اینطوری باشه. دوستایی اینقدر ناشناس و آشنا. دوستانی برای دلتنگی های غریب و گله های عجیب! شاددل و به روزگار و عاقبت به خیر و سرفراز باشید. آمین.
آقای پدر می فرمایند اولا امشب شب پدر است، ثانیا مامان خانومت تمتع مشرف شده اند و من عمره هم نرفته ام. این را هم ایشان نگفته اند ولی من اضافه می کنم که خرج عمره بنده را آقای پدر داده اند!
حالا خیلی هم فکر نکن شوخی کرده اند. جدی میگم.
سلام...چه خوب ...خوشا به حال مادرتان... چه هدیه قشنگی...برای روز پدر چه کار کردی؟
سلام!عیدت مبارک.جایزه ات هم!به مامان خانومتان هم تبریک می‌گویم که ین توفیق نصیبشان می شود. مامان من همیشه می‌گویند خدا آدم را نصیب الحج کند و اینبار مامان خانوم شما این توفیق نصیبشان شده است.خوشا به سعادت شما و ایشان. پیشنهاد من این است که یک لیست از اسمی ماها! که شاید ایشان نشناسند تهیه کنید و به ایشان بفرمایید یکبار هم که شده در مسجدالحرام و مسجدالنبی به یاد آدمهای لیست شما بیفتند شبیه کاری که معلمهای خوبمان وقتی به حج می رفتند می کردند.نمی دانم شما به یاد میآوری وقتی دبیرانی که به حج رفته بودند می‌امدند و می‌گفتند که اسامی تک تکمان را در اماکن متبرکه از روی دفاترشان خوانده اند و خواسته اند به خواسته هایمان برسیم چقدر خوشحال می شدیم. البته من اصلا دوست ندارم موجبات زحمت مامان عزیر شما فراهم شود اما خب دوست دارم به یاد ما هم باشند.اگر خواسته‌ی نابجایی است ببخشید!!در هر حال کلی التماس دعا به شما و حاج خانوم.هر طور که مایل بودید و بودند ما را از دعا فراموش نکنید.متشکرم
چه قدر غبطه خوردم و شاید هم حسودی کردم به تو و مامانت و ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی