سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

زیارت

يكشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۸۴، ۱۱:۱۸ ب.ظ

آیت الله بهجت

همه می گفتند خوش اخلاق شده ام و خیلی جدی و کنجکاوانه می پرسیدند «خبری شده؟».

 خبر این بود: فقط چند لحظه روبرویش ایستاده بودم. یادش به خیر....

۸۴/۰۵/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
م. و.

نظرات  (۶)

سلام مجدد!یک سوال ایشون آقای بهجت هستند؟ همون مرجعی که خیلی سخت گیره؟
ایکس جان من که ندیده ام ایشان را ولی می دانم چه میگویی. من هم عزیزی دارم که حتی دیدنش آرامم می کند. حرف که می زند بیشتر. می دانی روح آرام گرفته اشان را می توانی در آسودگی پوست و رویشان ببینی. کاش خیلی ها به چنین سرمایه هایی ظلم تاریخی نمی کردند. منظورم به افراد فقط نیست به کل دینداری. حالم را به هم می زنند این نان دین خواران در لباس میش.
سلام. بله! با دو تا ستاره پیشنهاد می کنم که سعی کنید ببینیدشان. البته ایشان زیاد می بیند. حتی الامکان احتیاط کنید. دور و بری هایشان حتی نزدیکانشان را نه! خودشان را ببینید. برای ترغیبتان این جمله امام را هم می نویسم: «جناب آقای بهجت دارای مقامات معنوی بسیار ممتازی هستند»
ایکس جان سلام. فعلا که دستم کوتاه است تا بعد انشاالله. و جمله ات واقعا ترغیب کننده است. کاش دست بدهد که بتوانم هر چه زودتر اینکار را بکنم. ایکس جان من دکتر سروش رو بیشتر از دو یا سه بار از نزدیک ندیدم. تازه  آخرین بارش همان  جلسه ی صندلی پرانی رای سازان پر مدعای امروز در دانشکده ی فنی بود. که اتفاقا چندان هم جلو نبودم. ایشان در کلامشان همراه آرامش لذت زیبایی شناختی نیز می چشانند. خداوند حفظشان کند. اما آن که دوستش دارم معمم است و از خاصان آیت الله زنجانی است. البته ایشان را به مرتبه بزرگتران خود ایشان نمی توانم بدانم چون نمی دانم مرتبه گذاری این عزیزان بین خودشان چگونه است. آیت الله زنجانی ایشان را تکریم می کند. ایشان بیشتر دانشگاهی و کتابخوانند و اهل تفحص وتحقیق.  ولی چون در حق من لطف ها کرده اند و همیشه هم در دسترس بوده اند و بسیار بیشتر از ظرفیت جذب من هم جاذبه دارند لاجرم عزیز ما شده اند. گرچه اصلا دوست ندارم به خاطر من شانشان کم دیده شود.
بعدا در نامه ی گنجی که خداوند انشالله سلامتش دارد خواندم که ایشان در ان جلسه از کسانی بوده که دکتر را از گزند صندلی ها دور داشت. ولی من نمی شناختمش.
سلام. ممنون. نوشته‌ی خیلی خوبی بود. تقسیم بندی هایش را خیلی دوست داشتم. نمی دانم چرا اسمی از سید مهدی شجاعی نیاورده. یعنی او در گروه ادبی انها دسته بندی نمی شود؟ نمی دانم. چون یک از بهترین داستانهایم را از او خواندم. متشکرم. ............ اما اینکه تمام آنچه که می توانم را انجام می دهم یا نه. نه انجام نمی دهم. خدا را شکر می توانم به ایکس عزیزم بگویم که خیلی بیشتر از آنچه الان هستم ظرفیت بودنم بوده است و شاید هست. ولی انگیزه ای نیست و خواستنی نیست و تازه اگر هر دوی اینها هم باشند توانی نیست. و بعد ببین حال آن بدبختی را که می داند صدفش را با سنگریزه عوض می کند و این کار را می کند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی