هوای گریه
جمعه, ۲۴ تیر ۱۳۸۴، ۰۹:۲۲ ب.ظ
من می شنیدم اما چون فایل صدایش را ندارم فقط شعرش را می نویسم:
نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من
ز من هر آنکه او دور
چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک
از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی
نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی
به یاد آشنا من
ستاره ها نهفتم
در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من
به این فکر می کنم که چه خوب شد دوست بسیار عزیز و نازنین ایکس برگشت، اما چقدر یادداشت آخرش هوای گریه دارد!
۸۴/۰۴/۲۴