یکی بود، یکی نبود
سوره یوسف را بخوانید تا سر آیه ۸۱. حالا نظرتان را راجع به برادر بزرگ یوسف بگویید. پیغمبر نیست، معصوم نیست، مردی نسبتا عادی است که البته زمانی خطای بزرگی مرتکب شده است.برادرها با چشم خودشان چیزهایی دیده اند که اگر ما به جای آنها بودیم احتمالا یقین پیدا می کردیم که بنیامین (برادر تنی یوسف) دزد است. با وجود این، برادر بزرگتر به آنها می گوید:
پیش پدرتان باز گردید و بگویید:ای پدر، پسرت دزدی کرده و ما جز آنچه می دانیم گواهی نمی دهیم و ما نگهبان غیب نبودیم. (آیه ۸۱ سوره یوسف)
نمی گوید او دزدی کرده و ما همه شاهد بودیم! حتی در جایی که می خواهد از خودش دفاع کند(آیه ۸۰ را ببینید). برادران یوسف عاقبت به خیر می شوند ولی تنها دلیل این عاقبت به خیری، شفاعت پدرشان که از قضا پیغمبر هم هست، نیست.
پ.ن: فکر کردم ممکن است باعث شود در مورد نحوه بیان قضاوتتان در مورد مردم تجدید نظر کنید.