سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

۲۰ مطلب در تیر ۱۳۸۴ ثبت شده است

ظاهرا یک خبری در بخش اخبار علمی تلویزیون شنیده که محققان دریافته اند گرد و غبار روی صفحه مانیتور مخصوصا نوع کاملا مسطح آن سمی و بسیار خطرناک است و تماس با آن روی سیستم عصبی و... اثرات بدی می گذارد. حالا به این نتیجه رسیده که اولا شش ماه است که نسبتا عصبی شده است. ثانیا فقط به خاطر X مانیتور را پاک می کرده  است.

* اگر کسی جلوی این تفکرات خطرناک تر از غبار روی مانیتور را نگیرد، حتما به فکر گرفتن غرامت یا دیه یا ... می افتد. خدا رحم کناد.

م. و.
۱۳ تیر ۸۴ ، ۰۲:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

نیک آهنگ نوشته بود:

سال ۸۰ وقتی با عبدی و بعدش هم با اصغرزاده مصاحبه می‌کردم، می‌گفتند یکی از دانشجویان آنقدر تندخو بود و بی‌منطق که می‌گفت برویم سفارت شوروی را هم اشغال کنیم. طرف بعد از مدتی قهر می‌کند و می‌رود.

اما من در جای دیگری خوانده بودم:

رهبران تسخیر سفارت آمریکا در خاطرات خود، به کرات آورده اند که وقتی طرح تسخیر لانه جاسوسی در جلسه نمایندگان انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران مطرح شد، دو تن از دانشجویان، با این پیشنهاد مخالفت کردند. یعنی آقای سید زاده و آقای محمود احمدی نژاد، شهردار فعلی تهران به نمایندگی از دانشگاه علم و صنعت. این دو معتقد بودند که به جای سفارت آمریکا می باید به اشغال سفارت شوروی همت گمارد.

فعلا هم برایم هیچکدام از این ها مهم نیست. فقط دلم نمی خواهد به این دلیل که نمی خواستم احمدی نژاد رئیس جمهور شود، مطالب را وارونه ببینم (به خاطر خودم!).

موفقیت احمدی نژاد در برداشتن گام های موثر برای ایجاد  عدالت اجتماعی حتی اگر به قیمت نادرست از آب در آمدن همه پیش بینی هایم -و درنتیجه تحقیر و سرزنش من از طرف طرفدارانش- باشد، آرزویم است و هر کاری که از دستم بربیاید برای تحقق آن انجام می دهم. به نظرم کار حامد قدوسی خیلی روشنفکرانه تر و اصلاحطلبانه تر از کار آنهایی است که قد و قیافه احمدی نژاد را مسخره می کنند یا به دنبال تاریخچه اشتباهات او هستند.

م. و.
۱۰ تیر ۸۴ ، ۲۲:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

البته X دانشجو نیست و کما فی السابق همان لوح اکابر را می خواند، اما دانشجوها می توانند بروند لوح دانشجو  بخوانند. اصلا حالا که رضاخان خط کشی کرده، بهتر است که فقط لوح خودشان را بخوانند. 

* خطاب به ایکس کوچک:هر کسی لوح خودش

م. و.
۱۰ تیر ۸۴ ، ۰۱:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

نوح و ابراهیم هردو از برگزیدگانند. خوش به حالشان! چند روز پیش سوره هود را می خواندم که در آن از هر دو آنها یاد شده است. نوح پیامبری است که نزدیک به هزار سال(تقریبا ده برابر دوره رسالت ابراهیم) مشغول به انجام رسالت بوده است. هنگامی که طوفان معروفش آغاز می شود، خدایش را ندا می دهد که:
...پروردگارا، پسرم از کسان من است، و قطعا وعده تو راست است و تو بهترین داورانی. (آیه ۴۵)
حتی به صورت مستقیم درخواست نمی کند که پسرش عذاب نشود اما جواب می گیرد که :
...او در حقیقت از کسان تو نیست... من به تو اندرز می دهم که از نادانان نباشی (آیه ۴۶)
بلافاصله به خدا پناه می برد و ماجرا ختم به خیر می شود.
چند آیه بعد، قسمتی از داستان ابراهیم بیان می شود که به چون و چرا می پردازد در مورد وعده عذاب قوم لوط(آیه ۷۴). آیه در مورد نحوه درخواست ابراهیم از کلمه «یجادلنا» استفاده می کند.در جواب، از او درخواست می شود که چنین تقاضایی نکند(آیه ۷۶). گویا اگر پافشاری کند درخواستش لازم الاجابه است. در آیه ۷۵ هم از نرمدل بودن او چنان یاد می شود که مخاطب در می یابد این صفت برای ابراهیم یک حسن است.

چه تفاوتی است بین این دو دلنرمی که باعث می شود پاسخهایی تا این حد متفاوت به آنها داده شود؟

م. و.
۰۹ تیر ۸۴ ، ۰۳:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آلمانی ها به میزان قابل توجهی نسبت به آن دورانی که رفتند و نیروگاه اتمی بوشهر روی دست ایران ماند، مهربان و دوست داشتنی شده اند. مثلا با اقدام احتمالی دو کشور فرانسه و انگلیس در مورد ارجاع پرونده هسته ای ایران  به شورای امنیت مخالفت کردند. این روزها هم فقط یک لقب «کشور دوست و برادر»    کم دارند (مخصوصا در مقایسه با فرانسه و انگلیس). کارشناسان می گویند همه اش به دلیل روابط اقتصادی ایران و آلمان و نرخ بالای بیکاری و وجود رکود اقتصادی در آلمان است. خلاصه این که مثل X  که ناکارشناس است این قضیه را با بخشهایی از فن آوری هسته ای که آلمان حتی در سطح ایران هم از آن برخوردار نیست، مرتبط ندانید. این مساله که انگلیس و فرانسه سلاح هسته ای دارند ولی آلمان ندارد، نیز کاملا نامرتبط با این موضوع است. رضاخان سالها پیش دریافته بود که ما و آلمانیها هم نژاد هستیم (و باید در جنگ جهانی از آنها حمایت کنیم) و چه بسا آنها تازه این مساله را باور کرده باشند و خواسته باشند از ما حمایت کنند.

پ.ت: آن روزها غیر عادی خوب بود، این روزها غیر عادی بد است! (۱/۵ /۸۴)

م. و.
۰۸ تیر ۸۴ ، ۰۱:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

م. و.
۰۶ تیر ۸۴ ، ۲۲:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

اول اینکه خوشبختانه یا متاسفانه X جوابی برای درخواست مجلس از مردم برای افشاگری درباره وزارت نفت ندارد! (دست کم از آن نوعی که مورد نظر آنهاست)

دوم آنکه باز هم معلوم نیست که خوشبختانه یا متاسفانه X مطالب اندکی برای افشاگری در مورد سوابق بعضی از آنهایی که درخواست فوق را کرده اند می داند اما لزومی برای بیان آنها نمی بیند.

این مسیر شاید فراز و نشیبش زیاد باشد اما انتهایش مشخص است.

م. و.
۰۶ تیر ۸۴ ، ۰۱:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

این پاراگراف کوتاه از پیام آقای هاشمی مرا بدجوری می ترساند:

بنا ندارم که در مورد انتخابات، شکایت به داورانی که نشان دادند نمی‌خواهند یا نمی‌توانند کاری بکنند، ببرم و شکایت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهی مطرح می‌کنم، خدایی که با توکل بر او و برای جلب رضایتش به صحنه آمدم و با او معامله کردم و می‌دانم در انتقام الهی اگر کسی معاقب شود، قطعا مردم، انقلاب اسلامی و ایران نخواهند بود و فقط مجرمان واقعی مجازات می‌شوند.

به نظر من هر کس توان فهمیدن داشته باشد و نفهمد واقعا مجرم است. صریحتر می نویسم: یکی از مجرمان واقعی است.(این ترس جدی دلایل ننوشتنی نیز دارد)

دوستانی که به صداقت آقای خامنه ای آگاهند و دلشان می خواست نظر واقعی ایشان را در مورد جناب هاشمی بدانند، می توانند چند بار دیگر این قسمت از پیام رهبر را بخوانند:

اینجانب تشکر وافر خود را به همه‌ آقایان بویژه به جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای هاشمی‌رفسنجانی که خود از ذخائر انقلاب و از چهره‌های برجسته‌ نظام جمهوری اسلامی ایرانند تقدیم می‌دارم و امیدوارم این برادر عزیز و همسنگر دیرین مانند همیشه در عرصه‌های مهمِ نظام اسلامی نقش‌آفرین باشند.

و بالاخره آنهایی که دلیل انصراف ندادن هاشمی را حدس زده بودند (قدرت طلبی و...) این قسمت از صحبت آقای حسن روحانی را مجددا مطالعه بفرمایند:

نظر آقا این بود که هاشمی بماند و من خود واسطه‌ی این پیام به هاشمی بودم که وقتی هاشمی این را شنید گفت ”چون آقا گفتند من اطاعت می کنم.“

م. و.
۰۴ تیر ۸۴ ، ۲۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

با توجه به آیه ۶۱ سوره بقره به سوالهای زیر پاسخ دهید:

۱- چرا بنی اسرائیل نتوانستند تشخیص بدهند چه طعامی برایشان بهتر است؟

۲- وقتی موسی (ع) به آنها گفت که آنچه دارند از آنچه می خواهند بهتر است، در مورد او چه فکری کردند؟

۳- چرا درخواست یک غذای حلال و حتی کمتر از آنچه روزیشان بود، چنان نتیجه ای به دنبال داشت؟

۴-هنگامیکه به خواسته هایشان رسیدند، فهمیدند که یک جای کار ایراد دارد یا احساس رضایت داشتند؟

م. و.
۰۴ تیر ۸۴ ، ۰۶:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

بگذریم... . حالا دیگر دانستنش فایده ای ندارد، ولی شاید ضرر داشته باشد! .

تذکر مهم: هیچ کدام از مطالب این یادداشت -که اکنون حذف شده است- به شایعات مربوط نبود.

م. و.
۰۱ تیر ۸۴ ، ۲۳:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر