سرود مجلس جمشید

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندها

معتاد بوده‌ام سالها (البته به چیزی غیر از اینترنت و مواد مخدر). فقط خودم می‌دانم که دور از چشم همه OD می‌کرده‌ام .حالا هم که به روش سقوط آزاد ترکم داده‌اند، کما فی السابق نفسی می‌آید و می‌رود. این اعتراف را کردم که کسی فکر نکند از ترس اعتراف به اعتیاد می‌گویم سراغ اینترنت آمدنم، معتادانه نیست. شاید دو سه نفری باشند که به آنها گفته‌ام چرا علی‌رغم میلم و با وجود ناتوانی مشهودم در نوشتن، تقریبا هر روز اینجا چند سطری می‌نوشتم. خوشبختانه قابل حدس زدن برای دیگران نیست. هنوز هم به همان دلیل قبلی درِ این وبلاگچه را تخته نمی‌کنم اما احتمالا هفته‌ای یکبار حاضری می‌زنم. این را هم فقط برای انجام وظیفه اطلاع رسانی نسبت به دوستان خوبم نوشتم وگرنه خوب می‌دانم که مشکلی برای کسی ایجاد نمی‌کند مفقود بودن ایکس. تا یادم نرفته بنویسم: کم کم عیدتان مبارک.

م. و.
۰۸ آبان ۸۴ ، ۲۲:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر

مثل همیشه می‌خندید اما من از بچه‌ها آن خبر را شنیده بودم. این ادامه مکالمه تلفنی مان بود:

حسنی: چه خبر؟ خودت خوبی؟

X: از شما چه خبر؟

حسنی: خبری نیست.

X: خجالت نمی‌کشی؟ حالا من اینقدر نامحرم شده‌ام؟

حسنی: پدرم را می‌گویی؟ کی گفت؟

...

و آن خنده تلخ به گریه‌ای تبدیل شد که او اصرار داشت نباید به خاطرش ناراحت شوم. هنوز دو هفته از خالی شدن جای پدر عزیزش نگذشته است.

* لطفا هفتاد و پنجی‌هایی که اینجا را می‌خوانند هیچ پیامی برای این یادداشت نگذارند. فکر کردم انتظار زیادی نیست دعا برای پدر یک دوست. همین!

م. و.
۰۷ آبان ۸۴ ، ۲۳:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بیکاری می‌تواند حتی منجر به مطالعه مقاله‌ای درباره صهیونیسم مسیحی توسط ایکس شود! این هم بخشهایی از آن:

صهیونیسم مسیحی واژه‌ای است که برای شاخه افراطی پروتستانهای آمریکایی به کار می‌رود. این گروه به خاطر حمایت از اسرائیل بدین نام مشهور شده‌اند. انتخاب بوش در سال ۲۰۰۰ به عنوان نامزد حزب جمهوری‌خواه با حمایت کشیش پت روربرتسون رهبر ائتلاف راستگرایان مسیحی صورت گرفت.

راستگرایان محافظه‌کار از حامیان اسرائیل به شمار می‌روند، آنان معتقدند حمایت از اسرائیل بر اساس دستورات انجیل است که سرانجام آن به جنگ بزرگ «آرماگدون» و سلطنت هزار ساله مسیح منتهی می‌شود. راستگرایان مذهبی آمریکا معتقدند حضرت مسیح(ع) تمام یهودیانی را که به وی ایمان نیاورند، خواهند کشت.

*خلاصه چیزی که دستگیرم شد این بود که اصرار دارند دولت اسرائیل با شرایطی که در پیشگوییها آمده برپا شود تا بعد نابود شود(درواقع یهودیانش کشته یا مسیحی شوند) و بعد از آن مسیح به سلطنت برسد.این که آنها منتظرند اسرائیل نابود شود برایم جدید بود. ظاهرا تنها فرقشان با مثلا آقای احمدی‌نژاد این است که معتقدند اول باید اسرائیل درست و حسابی تشکیل شود، بعد نابود شود. البته صهیونیستها به پیشگوییهای مذکور اعتقادی ندارند و از این علاقه به حمایت از دولتشان، نهایت استفاده را می‌کنند. 

م. و.
۰۷ آبان ۸۴ ، ۰۳:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

من که - با اجازه بزرگترها - سرماخورده‌ام و برای بیدار ماندن خالی هم دوپینگ فرمودم. شرط می‌بندم که فرشته از خماری من استفاده کرد و هر چه خواست نوشت! بعدا صدایش درمی‌آید. نمی‌دانم این بی‌حالی را پارسال در تقدیرم نوشته بودند یا مربوط به تقدیر امسالم بود. به خودم دلداری می‌دادم که به قول زینب عزیز، رابطه عاشقانه مهم است و این طور حرفها ولی کثرت جمعیتی که نامش را می‌بردند ذکرم را تبدیل کرده بود به «روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد» . اصلا من اگر مثل قبل، یک بنده ساده  بمانم، برایم بهتر است. سالی یکبار اگر بخواهم تا این حد غیرتی شوم، جانم درمی‌آید (لطفا کسی بدون اجازه ایکس از این راه برای مردن استفاده نکند!). تازه امسال هوش و حواسم  سر جایش نبود.

م. و.
۰۵ آبان ۸۴ ، ۰۵:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

آن روز دخترشان یک محصل دوم دبیرستانی بود. مهندس مثل همیشه آرام نشسته بود. می دانستم که آدم باهوشی است. در مورد شغلش زیاد نمی‌دانم اما همان اندک را هم به گمانم نباید بنویسم. تقریبا سالی شش ماه بابت ابتکارات و ایده‌های جدیدش مرخصی تشویقی می‌گرفت. در مجموع آدم پیچیده‌ای بود. خانم دکتر از جراحی قلب همسرش گفت و این که همکارانش پیشنهاد داده بودند موقع به هوش آمدنش برود هر چه می‌خواهد از او بپرسد. گفت که جوابشان داده علاقه‌ای به دانستن نگفتنی‌های او ندارد. من به وسوسه انگیز بودن این پیشنهاد فکر می‌کردم، مخصوصا درمورد کسی مثل مهندس که شاید این از تنها شیوه‌های کشفش بود. خدا رحمتش کند. تقریبا یک سال بعد قلبش برای همیشه از کار افتاد. خانم دکتر از ایتالیا برگشت اما این بار  بر سر جنازه عزیزترین بیمارش. هنوز هم عاشقانه از او حرف می‌زند. بارها از خودم پرسیده‌ام که چه کسی بیشتر سود کرد: او که همه رازهایش را با خودش برد یا او که دوست داشتنش را با یک کنجکاوی بی‌فایده مخدوش نکرد؟ حالا دخترشان دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران است. امیدوارم مثل مادرش بشود.

م. و.
۰۴ آبان ۸۴ ، ۰۴:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

چه جالب! دوستانم در کانادا هم شب احیاء برگزار می‌کنند. من اگر یک جایی از این کره خاکی بودم که ساعت شب و روزش برعکس ساعت شب و روز عربستان است، روز احیاء می‌گرفتم. می‌گویند این‌ها افکار ... ناشی از بیکاری مفرط است (احتمالا حق با گویندگان است). تصورم این است که در شب قدر احتمال حضور آن بهترین در مبارکترین نقاط زمین بیشتر است، جاهایی مثل مسجدالحرام یا مسجدالنبی. شاید هم حرم امام حسین(ع). دلیل خاصی ندارم. حدسم این است. بعلاوه شنیده‌ام و قبول دارم که ملائکه در شب قدر بر قلب انسان کامل نازل می‌شوند (منظورم آن نزول ملائکه مذکور در سوره قدر است). از همه این‌ها هم به این گمان رسیده‌ام که اگر ساعات مبارکی است و مقدرات تعیین می‌شود و...، به این که ایشان کجا باشند مربوط تر است تا این که ما کجا تشریف داشته باشیم. درنتیجه فکر می‌کنم احتمالا شب قدر آن زمانی است که در عربستان و عراق شب بیست و سوم رمضان است، حتی اگر برای خودم روز باشد. البته شما زیاد جدی نگیرید. من که نه شب را زنده می‌دارم و نه روز را! شما هم خوشا به حالتان اگر توفیق زنده نگهداشتن شبی از شبهای ماه مبارک نصیبتان شده است. شب که جای خود دارد، شاید واقعا یکی از روزهایتان هم ارزش شب قدر داشته باشد! همه این‌ها بهانه بود که یادمان بیاید: مهم است که نمی‌دانیم او کجاست.

م. و.
۰۲ آبان ۸۴ ، ۰۳:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر

جبرئیل در پاسخ پیامبر(ص) که از او موعظه خواسته بود، می‌فرماید:

«یا محمد! عش ما شئت، فانّک میّت، و احبب ما شئت فانّک مفارقه، و اعمل ما شئت، فانّک ملاقیه»

ای محمد! هرقدر زندگی کنی، عاقبت خواهی مرد و به هرچه علاقه داشته باشی، عاقبت از آن جدا خواهی شد و هر کاری که انجام بدهی، ثمره و نتیجه آن را خواهی دید.

***

یکی پماد سوختگی آورده، یکی یخ و... می خواهند این دست سوخته مرا درمان کنند و بعد از آن فریاد گوشخراش، هیچ کدامشان شک ندارند که دچار سوختگی درجه یک شده‌ام. به گمانم نتیجه ضعف اعصاب است که گاهی آدم از نیش پشه هم دردش می‌گیرد(منظور دقیقم این است که ربطی به درجه لوسی و بچه ننگی ندارد). خلاصه‌اش می‌کنم: نه تنها دچار سوختگی درجه یک، که حتی دچار سوختگی درجه سه هم نشده بودم. یعنی کف دستم حتی سرخ هم نشده بود. همین بهانه می شود که از قبل از سه سالگی ایکس خاطره بگویند:

پایت زخم شد ولی اصلا به آن توجه نمی‌کردی. چشمت که به اولین قطره خون افتاد شروع کردی به گریه کردن. رفتیم برایت چسب زخم آوردیم. طبق معمول با دیدن چسب زخم ساکت شدی! چسب زخمِ مخصوص برایت گرفته بودیم که از آن نترسی. کوچک بود و به شکل دایره. خیلی هم راحت و بی‌درد کنده می‌شد اما ...

می‌شنوم و فکر می‌کنم. یک ایکس از نوع Under Three Years Old می‌فهمیده است که کندن چسب درد دارد ولی این ایکسِ حدودا سی ساله، هرچند درد کنده شدن از بعضی دوست داشتنی‌های دنیایش را چشیده است، باز هم بی‌احتیاط به سمت چسب‌های جدید می‌رود. عجب پیشرفتی! باید این را بنویسم بگذارم جلوی چشمم «کنده شدن درد دارد»

م. و.
۰۱ آبان ۸۴ ، ۰۳:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

اللهَ اللهَ فِی الاَیْتَام

فَلا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ

خدا را! خدا را! درباره یتیمان، آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید، و نزد خود ضایعشان مگذارید.

توضیح: غبّ، یک روز آب دادن و یک روز تشنه نگه داشتن شتر است. «لاتغبّوا أفواههم» یعنی یک روز در میان آنها را طعام مدهید که گرسنه مانند.

م. و.
۳۰ مهر ۸۴ ، ۰۰:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

می گوید: ما تقصیر نداشتیم! به هیچ وجه قصد ناراحت کردنش را هم نداشتیم! برداشت کاملا اشتباه و بی‌دلیل خودش باعث این ناراحتی شد.

ممکن است حق با او باشد. با وجود این من و او هر دو می دانستیم که با دلیل یا بی‌دلیل، دل آن دیگری شکست.

می‌گویم:این که می‌دانیم برداشت اشتباه و کج فهمی‌اش ناشی از شنیدن حرف ما بود ایجاد مسوولیت می‌کند.

زیر بار نمی‌رود.آخرین حرفش این است که «ما مسوول کج فهمی او نیستیم!». من اما از دلِ شکسته می‌ترسم. همان طور که از جنازه می‌ترسم. اگر یک روزی پشت فرمان اتومبیل بنشینم و کسی جلوی ماشینم بپرد، فرصت ترمز کردن نداشته باشم و آن کس زیر ماشین من برود در حالی که تمام تقصیر از خودش بوده است، نمی‌توانم با خیال راحت بگویم: «به جهنم! من هیچ تقصیری نداشتم».

ـــــــــــــــ

برای آنهایی که خودشان می‌دانند:

تا چند روز پیش فکر می‌کردم آرزوی خاصی برای خودم ندارم. امشب اما کابوس بی‌مزه‌ام باعث شد که صاحب یک آرزو بشوم: دلم می‌خواهد این شانس را داشته باشم که همه آنهایی که از ایکس رنجیده‌اند تا حداکثر یک سال دیگر از او راضی شوند. مخصوصا آن دوستانی که در ناراحتی آنها ایکس کاملا بی‌تقصیر هم نبوده است. به گمانم باورش آنقدرها هم سخت نیست که هیچگاه راضی به نارحتی‌تان نبودم. 

م. و.
۲۹ مهر ۸۴ ، ۲۳:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر

امام علی (ع) فرموده اند:

اَقَلّ ما یَلزَمُکُم للهِ اِلاّ تَستَعینوا بِنَعمِهِ عَلی مَعاصیهِ

کمترین حق خدا بر عهده شما این است که از نعمتهای الهی در گناهان یاری نگیرید.

و از حضرت رسول(ص) نقل شده که پنج جمله از تورات را سزاوار است با آب طلا بنویسند و یکی از آن جملات این است:

کمترین حق خدا این است که نعمتش را وسیله ی گناه نکنی.

م. و.
۲۷ مهر ۸۴ ، ۲۳:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر