Unknown
سه شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۸۴، ۰۱:۲۵ ق.ظ
من چه کرده ام؟
به خود می اندیشم، به ساعت ها، لحظات و آنات زندگی ام که چقدر تهی بوده اند از یاد تو؛ که چه کرده ام؟
که چگونه بوده ام؟
به دستان خویش می نگرم که بر چه کاری همت گماشتند؟ که گرمی چند بینوا را بر پهنه خویش احساس کردند؟ که آنچه به
عنوان پاداش دریافت نمودند، در ازای چه بود؟
به زبان خویش می اندیشم ، که چه بر خود جاری ساخت؟ که از سخنانم کدام حقیقت بودند و کدام بر خوشامد این و آن؟
به پاهای خویش نظر می کنم! که در چه راهی قدم نهاده و فرسوده شدند؟ پاهایی که نیت خویش را بر برگشت فراموش کردند
و گاهی در مسیر خواسته های زمینی ام آهنگ دویدن کردند.
می نگرم... اما این بار می اندیشم، لحظات من نه در خور توست که خشک می شود در بی طراوتی روح خسته ام.
زبان و دست و پای خویش ناتوانم ساخت و جستجوهایم برای هیچ پایان نگرفت و ندانستم؛
” من همانم که به دنبال آنم“
۸۴/۰۷/۱۲