این شعر را دوست دارم
شنبه, ۳ بهمن ۱۳۸۳، ۰۳:۲۷ ق.ظ
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح ظهر نه! غروب شد نیامدی
پا یادداشتی
-------------
فکر می کنم کسان دیگری هم این شعر را دوست داشته اند و مثل من خواسته اند به هر قیمتی(حتی اگر قسمتی از آن را نمی دانند یا فراموش کرده اند) آن را در جایی بنویسند. به هر حال من مدلهای بسیار متفاوتی از آن را در اینترنت و روزنامه و ... خوانده یا شنیده ام و یکی ر ا به سلیقه خودم انتخاب کر ده ام! بنابراین از شاعرش بابت تحریف احتمالی پوزش می طلبم.
۸۳/۱۱/۰۳